عشق ورزی

گرانبهاترین هدیه ی خداوند به آدمی است

چرا که هرگز از آن که به او رحمت شده و عاشق است بازستانده نخواهد شد.

عشق در ردای فروتنی و آرامش از کنارمان می گذرد

و ما ترسان از آن می گریزیم یا چشم بر آن می بندیم

یا در پی آن می رویم تا بر شرارت خود نام عشق نهیم.

عشق را حاصلی نیست مگر در پی اش

فراقی سوزناک ،

صبری تلخ ،

و رنجی بس دشوار!

 



تاريخ : جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, | 17:47 | نويسنده : parmis |


به من بگویید ای مردم به من بگویید!

کیست در میان شما

که از خواب زندگی برنخیزد

آنگاه که عشق با سر انگشتان خود

روح او را لمس کرده باشد؟

کیست در میان شما که رها نکند

پدر و مادر و کاشانه اش را

آنگاه که محبوبش

او را به خود خوانده باشد؟

کیست آن جوانی که در پی قلب خود

 تا پایان دنیا نرود

که ببوید ، عطر شیرین معشوق را،

لمس کند دستان لطیف او را ،

و شاد شود از شنیدن ترانه ی آوای او؟

کیست آن شخص که به آتش نکشد روح خویش را

تا دود آن به آسمان سر کشد

تا بشنود تمنای اورا

و اجابت کنند دعایش را؟؟؟

 



تاريخ : جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, | 16:18 | نويسنده : parmis |

پس از سکوتی که در آن رویاهایی لطیف وجود داشت از او پرسیدم: زیبایی چیست؟ مردم در تعریف آن و برداشتشان از آن اختلاف دارند  آنچنان که بر سر ستایش آن  و عشق به آن با یکدیگر مشاجره می کنند. پاسخ داد زیبایی چیزی است که تو را به بخشیدن نه گرفتن ترغیب میکند. چیزی که احساسش میکنی آنگاه که دستانی ازاعماق جانت دراز می شوند تا آن را بگیرند و به درون وجودت ببرند چیزی است که جسم آن را نقمت می داند  و روح آن را نعمت ، پیوندی است بین شادی و غم. زیبایی تمامی آن چیزهای پنهان است که درکشان میکنی. آن ناشناخته ها که می شناسیشان و آن خاموشانی که به آنها گوش می سپاری. زیبایی نیرویی است که از مقدس ترین مقدسات وجودت آغاز می شوند و در جایی فراسوی رویاهایت پایان می پذیرد...

 



تاريخ : جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, | 15:51 | نويسنده : parmis |

 

نیایش آواز قلب است که حتی در مخمصه ی شیون هزاران روح دیگر راه خود را تا عرش خداوند هموار میکند...

 



تاريخ : جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, | 15:16 | نويسنده : parmis |

دریکی از روزهای اردیبهشت شادی و غم در کنار دریاچه ای همدیگر را دیدند. به هم سلام دادند و کنار آبهای آرام نشستند  و گفتگو کردند شادی از زیبایی های روی زمین سخن گفت از شگفتی های هر روزه ی زندگی در دل جنگل و در میان تپه ها و از آزادی که سپیده دمان و شامگاهان شنیده می شود.آنگاه غم سخن گفت و با هر آنچه شادی گفته بود موافقت کرد زیرا غم جادوی آن لحظه و زیبایی اش را می فهمیدغم هنگامی که از زیبایی ماه اردیبهشت در مرغزار  و در میان تپه ها سخن می گفت بیانی شیوا داشت. شادی و غم زمانی دراز سخن گفتند و درباره ی هر آنچه می دانستند با هم تفاهم داشتند...

 

 



تاريخ : جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, | 14:6 | نويسنده : parmis |

 

 

خدای خدایان نفخه ای از خویشتن خویش جدا کرد

 

و در آن نفخه زیبایی را آفرید.

 

او به زیبایی سبکی نسیم سحر گاهی را عطا کرد

 

و رایحه ی گلهای دشت را

 

و نرمی مهتاب را

 

آنگاه خداوند جامی از شادی به دست زیبایی داد و گفت:

 

تو نباید از این جام بنوشی مگر آنکه گذشته را فراموش کنی

 

و به آینده نیز اعتنایی نداشته باشی

 

سپس جامی از غم به دستش داد و گفت

 

تو باید این را بنوشی و معنای شور و شعف زندگی را دریابی.

 

کسی که به سیمای غم نگاه نکرده سیمای شادمانی را نیز هرگز نمی بیند!

 

 



تاريخ : جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, | 14:2 | نويسنده : parmis |

 

دوست تو حاجات برآورده توست

 

 

 

او کشتزار توست که در آن با مهر بذر می افشانی

 

 

 

و با سپاس درو می کنی

 

 

 

او سفره تو و اجاق توست

 

 

 

زیرا با گرسنگی به نزد او می آیی  و برای آرامش و صفا

 

 

 

او را می جویی....

 

 

دوستی یک مسئولیت شیرین است نه یک فرصت!


 



تاريخ : پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, | 13:35 | نويسنده : parmis |

روح غمگین هنگامی که با روحی شبیه خود متحد می شود


تسکین می یابد....

 

دل هایی که به واسطه غم به هم گره می خورند،

 

در شوکت شادمانی از هم جدا نخواهند شد

 

عشقی که با اشک تطهیر شده است، پاک و زیبا و جاودانه می


ماند

 



تاريخ : پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, | 11:27 | نويسنده : parmis |

خوشا به حال مردم باصفا

خوشا به حال آنان که از مال فارغند زیرا که وارسته اند

خوشا به حال آنان که درد خویش را به یاد دارند و در آن سرمستی خویش را می جویند

خوشا به حال آنان که گرسنه حقیقت و زیبایی اند. زیرا گرسنگی شان نان می آورد و تشنگیشان آب گوارا

خوشا به حال آنان که مهربانند زیرا با همان مهربانی خویش  تسلا می یابند

خوشا به حال آنان که دلی پاک دارند. زیرا با خدا یگانه می شوند.

خوشا به حال بخشایندگان زیرا بخشش را نصیب می برند

خوشا به حال ....

 

 



تاريخ : چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, | 19:39 | نويسنده : parmis |

 

 

 

 روزی زیبایی و زشتی در ساحل دریا با هم دیدار کردندو به هم گفتند: برویم در دریا تن بشوییم.آنها برهنه شدندو در آب شنا کردند.

     پس از مدتی زشتی به ساحل برگشت و لباس زیبایی را به تن کرد و رفت.

     زیبایی نیز از دریا بیرون آمد، جامه ی خویش را نیافت. او از برهنگی خویش بسیار شرمگین بود. ناچار خود را با جامه زشتی پوشاند و به راه خود رفت.

     و تا همین امروز مردان و زنان یکی از آن دو را جای دیگری می گیرند. اما هنوز افرادی هستند که سیمای زیبایی را دیده اند او را صرف نظر از جامه اش می شناسند . بعضی هم چهره زشتی را می شناسند و لباسها او را از چشم اینان پنهان نمیدارد....

 

 



تاريخ : چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:, | 19:31 | نويسنده : parmis |